همیشه دنبال این بودم و تلاشم این بوده که خاص باشم! اما خیلی وقته دچار یکنواختی شدم...عادی شدم!! ...هر چی بیشتر با تو هستم، از نظر شخصیتی عادی تر میشم! نه برای تو، بلکه برای همه! سیر صعودی که نداشتم هیچ، نزولی ِ نزولی بوده!! و همین بیشتر عذابم میده!
البته عادی شدن و در اوج نبودن و شاخص نبودن خیلی جاها خوبه!! مهمترینش هم اینه که دیگه زیر ذره بین نیستی و توقع اضافی از تو ندارن و آرامش داری!! اما من ترجیح میدم شاخص باشم اما زیر ذره بین!
تلاش میکنیم تا به نحوی به اوج برسیم! هر کس با توجه به ویژگی هایی که داره..یکی بهترین دکتر میشه ...یکی بهترین مهندس میشه...یکی نویسنده ی خوبی میشه...یکی دانشجوی خوبی میشه و... اما وقتی به اوج رسیدیم دیگه فکر میکنیم در امنیت قرار داریم و دست از تلاش برمیداریم! میخوایم از اون به بعد نون ِ اوج بودن رو بخوریم! در حالی که یادمون رفته همون زمان که ما داریم نون میخوریم، بقیه در حال تلاش هستن!!! وقتی به خودمون میایم که میبینیم بقیه یک سر و گردن از ما بالاتر رفتن!! ..از نظر من این یعنی شکست!! این یعنی نزول!!...تو از جایی که بودی تغیر نکردی ولی اگر از دیدگاه یک سوم شخص ببینیم نسبت به بقیه پایین اومدی!!
مشخصه که خودم رو گم کردم؟؟
همین که به خودت برخوردی خیلی مهمه نگار جان. خیلی ها حواسشون هم نست و در رکود میمونند... برات آرزو موفقیت می کنم
به نظر من خودتو اگرم گم کرده باشی الان داری پیدا می کنی
خوب پشنهاد می دم واسه اینکه خودت رو پیدا کنی توضیحات وبلاگ رو دوباره بخون واست خوبه جدی می گم
در ضمن چرا ۱۹ و ۸ آبان رنگش با بقیه فرق داره
توی اون روزها وبلاگ آپدیت شده!
مهم اینه که آدم اول پیش خودش و درون خودش به اوج برسه و بعد به فکر خاص بودن در اذهان عمومی و زیر ذرهبین باشه . متأسفانه بعضیها میخوان از "هیچ " پل بزنن به خاص بودن در نظر دیگران .
جسارت نشه . کلی عرض کردم .
اتفاقا گاهی پیش میاد که در اذهان عمومی در اوج هستی و خیلی خاصی...ولی خودت از خودت راضی نیستی!..من که همیشه توقع آم از خودم زیاده!!