روز ۳۰ ام( یک ضد حال اساسی)

 طی یک ضدحال اساسی، ساعت ۵ بهم خبر دادی که مرخصیت جور نشده و امروز نمیای! 

راستش وقتی این رو گفتی یه تلنگری به وجدانم وارد شد!! احتمالا اگه من اون حرفا رو نمیزدم و بابت اومدنت خودم رو از خوشحالی قطعه قطعه میکردم، اونوقت خیلی راحت از اون خرابشده رها میشدی!!  

آره؟؟ تقصیر منه علی؟؟ این چوب خداست؟؟؟ 

  

 

امروز عصر رفتم دکتر پوست! بابت همون مشکلی که چند وقت پیش اینجا نوشتم و هنوز تو خبر نداری!! 

نمی خوام ننه من غریبم بازی در بیارم که دلت برام بسوزه و حس ترحمت گل کنه!! 

این چیزا رو میگم که ۲ روز دیگه گله نکنی از ندونستن و فک کنی که محرم دلم نبودی!!  

از ۱ ماه و نیم پیش وقت گرفتم و این دکتره خیلی خیلی خوبه!! امیدوارم که درمانش جواب بده و مثل قبلی نباشه!!

این  دکتر هم گفت : این بیماری پوستی در اثر استرس و فشار عصبی شدید ایجاد شده! کلی تعجب کرد از اینکه دختری به سن من دچارش شده!! چون گفت معمولا آدمایی که زندگی سخت دارن، فشار زندگی این بیماری رو براشون ایجاد میکنه!! 

چند مدل آمپول و قرص و کرم و صابون داده. باید مراقبت های زیاد پوستی داشته باشم!! هر گونه شیو و اصلاح پوست ممنوعه!! روی پوستم کوچکترین خراشی نباید ایجاد بشه چون در محل خراش از اون لک ها و زخم های پوستی ایجاد میشه و گسترش پیدا میکنه!! باید آرامش کامل داشته باشم و کوچکترین استرسی بیماری رو تشدید میکنه( همونجور که تا الان کرده! و واقعا نمیدونم چه جوری در آرامش کامل به سر ببرم!!؟؟!!) البته یه سری قرص آرامبخش هم بهم داده ولی عمرا اگه بخورم!!!  

گفت خدا رو شکر که هنوز صورت و موهات اینجوری نشده!!  اگه مراقب نباشی و بیماری گسترش پیدا کنه، به سرم و موهام هم سرایت میکنه!! و اگه لای موهام از این زخم ها بشه، کل موهای اون قسمت میریزه و کچلی پیدا میکنم!! به همین راحتی!! ( احتمالا  نگارت شکل مرغ پر کنده میشه!!)

بخاطر اثر قوی قرص ها و کورتن و این حرفا، باید رژیم سخت غذایی داشته باشم وگرنه ماه آینده میشم شکل بادکنک!!( فک کن!! نگار ۴۸ کیلویی ماه آینده میشه ۱۴۸ کیلو!! ) بنابراین هر گونه شیرینی و نمک و چربی ونشاسته و همه چی رو برام ممنوع کرده!! ( از فردا باید مثل گاو و  گوسفند، علفخوار بشم! آخه من چه جوری شکلات نخورم؟؟ عـــــــــلی من شکلات میخواااام)

آهان!! با توجه به سابقه ناراحتی معده که من داشتم، این قرص ها معده ام رو هم اذیت میکنه و گفت فعلا تا زمان بهبود بیماری، باید با معده بسوزم و بسازم!!! 

 

دیگه خبر خوش ندارم برات!! همین قدر  در بدو  ورودت ،برای یک سال ات کافیه فداتشم!! 

فقط اگه من کچلی بگیرم برای تو بد نمیشه ها!! تو کچل! من کچل!! خیلی به هم میایم! نه؟؟؟  

راستی لازم نیست بترسی!! بیماریش واگیر نداره و واکنش درونیه بدن خودمه!!   

برای در امان بودن از بیماری لازم نیست از من فرار کنی! مگر اینکه از من بدت بیاد و حالت بد بشه که بهم نزدیک بشی!!